ترکمن صحرا منطقهای بسیار زیبا و خوش آبوهوا در شمال شرقی کشورمان است. که بخشهایی از استانهای گلستان و خراسان شمالی را شامل میشود. شهرهای ترکمن نشین از جمله بندرترکمن، گنبد کاووس، کلاله، آققلا، سیمینشهر و . در این موقعیت جغرافیایی قرار گرفته و اقلیم ترکمنصحرا را تشکیل دادهاند.
شاید باورتان نشود که همه شهرهای منطقه ترکمن صحرا شهرهای گردشگر پذیری است، با اینکه اقامتگاههایی در این منطقه وجود دارد اما بسیاری از گردشگران و طبیعتگردان، وقتی به سرزمین ترکمنصحرا سفر میکنند، مایلند در یورت اقامت کنند.
آنها هم طالب دیدن زیباییهای طبیعی این مکان هستند و هم دوست دارند راجع به نحوه زندگی مردم این خطه از سرزمینمان چیزهایی بدانند. آیا شما مانند توریستها چیزی از یورت میدانید؟ خانه برخی از ترکمنها به اسم یورت معروف است. کلبههای گردی که استعاره از فلک و روزگار است. همچنین داخل یورتها، هرکسی جایگاه خودش را دارد مثلا جای نشستن بزرگ خانواده یا محل نشستن داماد جوان و.
وسعت منطقه ترکمن صحرا به قدری است که باید مطمئن باشید که همه جای آن را خواهید دید، در قالب سفری ماجراجویانه و دوستداشتنی. با شب ماندن در طبیعت و کیسه خواب و چادر، یا ماندن در اقامتگاهها و خستگی در کردن، وَ بعد دوباره آغاز سفر. برای اینکه بتوانید بین بهتر و بهترین جا انتخاب درستی داشتهباشید در یک دسته بندی مناطقی را معرفی میکنیم که سر زدن به آنها خالی از لطف نیست.
اگر طالب کردن هستید و یا دوستدارید یک دست لباس محلی ترکمنی ب، باید به مناطق شهری ترکمن صحرا رفته و سری به بازارهای روز و یا بازارهای هفتگی بزنید. در شهر گنبد و بندر ترکمن انواع زیورآلات، صنایع دستی ترکمنی، قالی و قالیچه و در نهایت لباسهای محلی را خواهید یافت. میتوانید با آن ها عکسهای بسیار زیبایی را به یادگار بگیرید.
مقبره خالد نبی بر فراز کوه "گوگجه داغ" است که در انتهای جاده پر پیچ و خم و زیبایی قرار دارد. بهقدری طبیعت اطراف این منطقه زیبا است که به هر سوی نظر کنید فقط و فقط نقاشیهای خالق زیباییها به چشمتان میرسد.
زیبایی تپهماهورها و درهها با دشتهایی از گلهای زرد همه و همه خاطره صحراگردیتان را در منطقه وسیع و بینظیر ترکمنصحرا دوچندان میکند.
در نزدیکی مقبره، زمین وسیعی است پر از تندیسهای سنگی که بیشباهت به گورستان نیست. افسانهها میگویند: برخی از این پیکرههای سنگی دشمنان خالد نبی بودهاند که به خشم خداوند گرفتار شده و به شکل سنگ در آمدهاند. داستان دیگری میگوید خالد بن سنان از دست قوم خورشید به قله کوه گوگجه داغ پناه میآورد و با یارانش به خواست خداوند به شکل سنگ در میآیند تا اسیر دشمنان نشوند!
از سیمینشهر که به سمت آققلاحرکت میکنیم ابتدای شهر پلی تاریخی را خواهید دید که در اطراف آن مغازههایی برای زیورآلات هست. نمونه لباسهای دخترانه و زیورآلات آنان را میتوانید از تن خودشان انتخاب کرده و اری کنید.
شاید طی گردشتان در ترکمنصحرا، اسبسوارانی ترکمن را ببینید با اسبهای آذین بسته شده که بیتوجه از کنار شما میگذرند. اما سوژه خوبی برای عکاسی شما میشوند.
سفر به سرزمین اسبهای اصیل و دیدن عشایری که همچنان به دامپروری مشغولند و نیازمندیهایشان را خود فراهم میکنند، در کنار طبیعتی بس زیبا، حیف است از دستتان برود. آبوهوای مساعد اردیبهشت تا اواسط خرداد بهترین زمان سفر به این منطقه است.
برای خواندن مطالب بیشتر در مورد زیباییهای ایران و جهان به بخش گردشگری در مجله دلتا مراجعه کنید.
ارگ کریمخان یکی از جاذبههای گردشگری و توریستی در شهر شیراز است. بنایی که هم به لحاظ نظامی از معماری فوقالعادهای برخوردار است، - با دیوارهای 12 متری و برجهای 14 متری در چهار طرف بنا- هم به لحاظ مسی؛ چراکه بخش درونی آن، که محل زندگی کریمخان بوده با اتاقها و ایوانهای نقاشی شده و باغچهها و آبنماها تزیین شده است.
کریمخان در مرکز شهر شیراز در شمال شرق میدانی، ساختمانی برای خود ساخت و آنجا شروع به زندگی کرد اما چون فردی نظامی بود، برای امنیت اندرونیاش، چهار برج در چهار طرف این بنا ساخت. همچنین، خندقی اطراف آن حفر کرد که امروزه خبری از آن نیست. ارگ، در اصل به معنی قلعهای است که در میان قلعهای بزرگتر ساخته شده باشد. با اینکه این بنا نشانی از ارگ ندارد، اما مردم خودشان آنجا را به نام «ارگ کریمخان» نامگذاری کردند.
وارد ارگ کریمخان که بشویم در اضلاع شمال، غرب و جنوب یک ایوان با شش اتاق مسی دیده میشود و در ضلع شرقی نیز حمام خصوصی ساخته شده است. داخل اتاقها مزین به گچبری و مقرنسکاری است، همچنین طاقچههایی در اتاقها تعبیه شده که نقوش تذهیب بالای آن، جلوهای خاص به فضا بخشیده است. پنجرههای مشبک و شیشههای رنگین نیز خود به تنهایی بخش اعظمی از زیبایی بنا را به دوش میکشد.
شاهنشین در همه عمارتهای تاریخی وجود دارد. اتاقی که سقفی مرتفعتر از سایر اتاقها دارد، با درهای متعدد که گاهی آن را پنجدَری نیز مینامیدند؛ که مجللتر و با تزیینات زیباتری نسبت به دیگر اتاقهای اندرونی ساخته میشده است. ارگ کریمخان، دارای سه شاهنشین است، شاهنشین شمالی، مناسب فصل زمستان و شاهنشین غربی، مناسب برای روزهای گرم تابستان. جالب اینکه از شاهنشین سوم، در همهی فصلهای سال استفاده میشده است.
امروزه در هر عمارت یا کاخی که برای گردشگری میرویم، حمام هم بهعنوان یکی از دیدنیهای بنا برایمان جذاب است، چراکه هم به لحاظ معماری و هم به لحاظ تزییناتِ دستنخورده، حرفی برای گفتن دارد.
از آنجا که باید همهچیز در خور خانواده سلطنتی ساخته میشد، وسعت این بخش از بنا نیز زیاد و دارای قسمتهای مختلفی بوده است. مثلاً بخش "سربینه" در این حمامها تنها مخصوص تعویض لباس نبوده و کارهایی مثل مشتومال، خالکوبی، حجامت، درست کردن چای و قلیان نیز در آن انجام میشده.
اگر از خودتان میپرسید که چرا باید برای دیدن این بنا بروید، پاسخ این است که اولین نکتهی مهم در این بنا، یادگار بودن آن از دوران زندیه است، از وکیلالرعایا، هوشمندترین پادشاهی که، پادشاهی نکرد.
همچنین از شما دعوت میکنیم برای خواندن مطالب بیشتر و مرتبط با گردشگری به مجله دلتا مراجعه کنید.
چادگان، ییلاقی نزدیک زاینده رود است. سالها پیش، قسمتی از حکومت هخامنشی، سر راه جادهای بود که آپادانا را به شوش، پایتخت زمستانیِ داریوش وصل میکرد. بنابراین، گذشته از آب و هوا، به دلیل نظامی و ی نیز اهمیت زیادی داشته است. تنها جایی که وقتی اسکندر حکومت مرکزی ایران را به دست گرفت؛ نتوانست به دلیل کوهستانی بودن راه، آنجا را نیز مانند تخت جمشید به آتش بکشد.
امروزه چادگان به دلیل آب و هوای عالی و نزدیک بودن به زاینده رود، همراه با طبیعت بکر و سرسبز آن جزء یکی از مناطق گردشگری استان اصفهان برای توریستها شده است که متاسفانه کمتر از آن حرفی به میان میرود.
یک ساعت و نیم که از اصفهان به سمت غرب برانید؛ به چادگان میرسید. نزدیک زاینده رود، که خود یکی از دلایل پیدایش شهر چادگان است. در این منطقه، خانههایی ویلایی در دامنهی سلسله کوههای زاگرس ساخته شده و آنهایی که چشماندازی از رود را در پنجرههای خود دارند، به مراتب گرانترند.
دهکده چادگان با آب و هوای معتدل و دلانگیزش، به تنهایی یک نقطه تفریحی گردشی است؛ اما جالب است بدانید امکانات دیگری مثل باشگاه سوارکاری، قایقهای پدالی و موتوری برای قایقسواری در زایندهرود و سد چادگان، وَ همچنین زمینهای ورزشی متعدد مانند زمین فوتبال و والیبال و بسکتبال و تنیس نیز در دل این مجموعه جای دارد.
اگر شما طرفدار سفرهای خانوادگی و یا گردشهای جمعی با دوستانتان باشید، میتوانید برای یک پیکنیک حسابی خود را آماده کنید. در اینجا استخرهای استاندارد برای خانمها و آقایان ساخته شده تا بتوانید در تابش مطبوع خورشید تنی به آب بزنید. همچنین، پیست دوچرخهسواری و تلهکابین نیز برای خانوادهها گزینه مناسبی است. و البته که رستورانهای متعددی نیز برای شما عزیزان در این دهکده ایجاد شده است.
در این دهکده بیشتر ساکنان با گویش و لهجه اصفهانی صحبت میکنند، اما تعدادی از اهالی نیز ترکزبان هستند .
در چادگان برج کبوتری چهار طبقه بنا شده، با معماری کهن و زیبا که خود یک جاذبه توریستی در این منطقه محسوب میشود. سازههایی خشتی که در اصفهان گاهی حتی 400 سال پیش ساخته شدهاند؛ با دیوارهای منحنیشکل، تامارها نتوانند از آن بالا بروند. در کلِ استان اصفهان، حدود 4 هزار کبوترخانه بنا شده است.
زیباییها در ایران به قدری است که گاهی به شهرهای بزرگ سفر میکنیم، اما چون از مناطق گردشگری آن بیخبریم؛ از خانه خودمان در میآییم و به خانهای دیگر در جای دیگر میرویم، بی اینکه از طبیعت و مناطق دیدنی آن شهر دیدن کنیم، چه رسد به دهکده کوچکی مانند چادگان، ما، اما با معرفی این مناطق، آرزو میکنیم که بتوانید در کنار سفرتان از زیباییهای بیشمار این مناطق نیز لذت ببرید.
همچنین از شما دعوت میکنیم برای خواندن مطالب بیشتر و مرتبط با گردشگری به مجله دلتا مراجعه کنید.
در مطلب قبل به شهر کاشان سری زدیم و به معرفی تعدادی از جاذبههای گردشگری این شهر کوچک اما تاریخی و زیبا پرداختیم. در این مقاله به معرفی خانه طباطباییها در این شهر خواهیم پرداخت. از نظر مساحت، کاشان شهری نه چندان بزرگ است و خبر خوب اینکه شما میتوانید در یک روز و یا نهایت دو روز از تمام شاهکارهای معماری حاصل دست استادان بزرگ مانند خانه طباطباییها، خانه بروجردیها، مسجد جامع و. در این شهر دیدن کنید، و یا به تپه سیلک سر بزنید و آثار به جای مانده از قوم کهن در این سرزمین را ببینید، و در نهایت، کنار آبشار نیاسر به گردش بپردازید.
در خیابان تاریخیِ علوی، کنار امامزاده سلطان امیر احمد، پس از گذشتن از چند بنای تاریخی، به خانهای میرسیم که به دلیل تلفیقی از هنر و معماری به شاهکاری بینظیر تبدیل شده و آن را عروس خانههای ایران مینامند؛ «خانه طباطباییها»؛ جلوهای باشکوه از هنر معماری ایرانی.
هنگامی که معمارِ مشهور دوره قاجار، استاد «علی مریم کاشانی» اولین سنگ این بنا را نهاد، هرگز فکر نمیکرد پس از سالها آنچه میسازد مشهورترین و بزرگترین و شکوهمندترین اثر به جای مانده از وی شود. حاج سید جعفر طباطبایی، تاجر فرش بود و تصمیم گرفت خانهای مجلل برای خود بسازد. استاد علی مریم، خانه طباطباییها را با تزئیناتِ چشم نوازی از گچبریها، نقاشیها، شیشههای رنگی، ارسی و مزین کرد.
از آنجا که در قدیم رسم بود قسمتهای درونی خانه دیده نشود، خانه را حجابدار میساختند. عروسِ خانههای ایران، خانه طباطباییهای کاشان، نیز به همین صورت است. یعنی بخشهای درون خانه و بیرون آن، هیچ ارتباطی از نظر بصری نداشته تا ساکنان بتوانند به راحتی در آن تردد کنند. به طور مثال این خانه 4 حیاط دارد که فقط یکی از آنها متعلق به بخش بیرونی بوده و سه حیاط دیگر بخش اندرونی.
از آنجا که تاجر فرش ثروتمندی دستور ساخت این خانه را داده بود، باید این بنا در خور حضور مهمانانِ بازرگان و تجار ساخته میشد، لذا مجللترین بخش این خانه، تالار شاهنشین آن است. اتاقی هفتدر با سقفی بلند، مزین به گچبریهای استادانه و بینظیر و همچنین قطعات آینه و مقرنسکاری. شیشههای رنگیِ پنجرههای مشبک و نورگیرها در کنار بازتاب نور از آینههای کار شده در گچبریها، زیبایی این تالار را دوچندان میکند.
ایوانی منحصربهفرد مقابل تالار شاهنشین در خانه طباطباییها وجود دارد که سقف آن شکوهمندترین جلوه هنر معماری این بنا را به نمایش گذاشته است. گچبری ظریف با آینهکاریِ چشمنواز که نقش بینظیری از فرش کاشان را با طرح لچک و ترنج، به نمایش گذاشته است. فرشی پهن شده در سقف؛ گفته میشود آن زمان، فرشی با همین نقش در ایوان پهن بوده تا بر جلوه بصری این بخش بیفزاید.
جلوههای بینظیر معماری این بنا به قدری است که ممکن هست ورود شما دست خودتان باشد، اما خروجتان بسته به اینکه چهقدر بخشهای مختلف خانه طباطباییها، شما را جلب کند، هرگز دست خودتان نخواهد بود. امیدواریم ساعات بسیار خوشی را در این خانه سپری کنید.
همچنین از شما دعوت میکنیم برای خواندن مطالب بیشتر و مرتبط با گردشگری به مجله دلتا مراجعه کنید.
بیشتر بخوانید:
جدای از کاشان ، هرجای این سرزمین پهناور که پای میگذاریم، به قدری محو زیباییها، شگفتیها و آداب و رسوم متفاوت مردم آن میشویم که دلمان میخواهد مکانهای متفاوتتری از این مرزو بوم را بیابیم و ببینیم. قسمتهایی از کشورمان که بارها و بارها از ذهنمان گذشته به آنجا سر بزنیم و جاذبههای طبیعی یا بناهای تاریخی و یا برخی مکانهای دنج را ببینیم که از چشممان دور مانده؛ اما فرصتش را نداشتیم یا هزینههای آن به ما اجازه نداده است.
با اینکه کاشان شهر کوچکیاست و از نظر خیلیها جاذبه گردشگری آن فقط حمام فین و یا مراسم گلابگیریاست؛ خوب است بدانید کاشان اتفاقاً یکی از مقاصد اصلیِ بیشترِ کویرنوردان است. شاهکارهای معماری مانند: خانه بروجردیها، خانه طباطباییها، مسجد جامع، مسجد و مدرسه آقابزرگ، تیمچه امینالدوله و. همچنین تپه سیلک که هنردوستان حتماً یک بار را به آنجا سر زدهاند وَ آبشار نیاسر نیز از جاذبههای گردشگری طبیعی کاشان است.
در خیابان علوی شهر کاشان بنایی قاجاری ساخته شده است که قدمت آن به سال 1280 هجری قمری بازمیگردد. خانهای که «حاجآقا حسن بروجردی» در آن زندگی میکرد. بازرگانی نامدار از کاشان که معماری بنا را به دست «علی مریم کاشانی» سپرد و نقاشیها و گچبریهای چشم نوازِ بنا، زیر نظر استاد نامی ،کمالالملک، صورت گرفت.
استادان، خانه را در دو بخش اندرونی و بیرونی ساختند. حیاط مرکزی را بنا کردند و قسمتهایی مانند تالار سرپوشیده، اتاقهای تابستانی، بالاخانه، قرینه تالار اصلی و ایوان جنوبی را طراحی کردند. درست است که این جاذبه بینظیر تاریخی امروزه مقر اداره میراث فرهنگی کاشان شده اما همچنان به عنوان یکی از مقاصد مهم گردشگری کاشان، میزبان بازدیدکنندگان است.
اگر از آن دست خوانندگانِ علاقهمند به کردن و بازارگردی هستید، شما را دعوت میکینم هنگامی که به کاشان رسیدید؛ حتماً سراغ تیمچه امینالدوله را بگیرید. بازاری سرپوشیده، معروف به میانچال در چهارسوقِ بازار. باز هم استاد علی مریم کاشانی در دوره قاجار سقفی بینظیر و زیبا با تزئیناتی شگفت از آجر و کاشی و رنگبندیهای عالی خلق کرده. این فضا با نورگیرهای سقف و هدایت آفتابِ فرحبخش به مکانی چشمنواز تبدیل شده است.
قدیمترها هرجا که آبی بود و دهی و دهکدهای، آسیابی آبی نیز بود تا بتوان برکت زمین، گندم را آسیاب کرد و نانی پخت. در کاشان نیز مانند دیگر شهرها آبشاری بود که 13 آسیاب آبی را خوراک میداد. سرچشمه این آبشار چشمهایاست به نام چشمه تالار، در کنار چهار طاقیِ نیاسر. میتوانید یک روز کامل را برای دیدن این جاذبه طبیعی گردشگری اختصاص دهید. به بازدید از این نقاشی بیبدیل خدا رفته، از یکی از آسیابهای مرمت شده بازدید کنید و سپس در طبیعت اطراف آبشار دمی بیاسایید.
همچنین از شما دعوت میکنیم برای خواندن مطالب بیشتر و مرتبط با گردشگری به مجله دلتا مراجعه کنید.
مرنجاب شگفت انگیز، بخشی از کویرهای ایران است که فقط می توان از آن دیدن کرد تا متوجه عمق زیبایی و حیرت در کویر پر رمز و راز شد. اگر طالب کسب هیجان در کویرهای بینظیر ایران هستید، اگر علاقهمند به عکاسی از غروب پلی گونهای دریاچه آران و بیدگل باشید و یا اگر دوست دارید روی شنهای داغ قدم بزنید و قلب زنده کویر را احساس کنید؛ وَ در نهایت اگر میخواهید در شب مخملیِ کویر دست خود را دراز کنید و ستارهها را بچینید، فقط و فقط کوله بار خود را ببندید و به مرنجاب سفر کنید.
به اصفهان و شهر آران و بیدگل برسید، پس از آنکه 40 کیلومتر در جاده مرنجاب راندید و دو کاروانسرا را با امکانات محدود پشت سر گذاشتید، به کاروانسرای مرنجاب میرسید، بنایی که در سال 1012 ه.ق به دستور شاه عباس صفوی ساخته شد، برای تاجرانی که شبشان را در آن صبح کنند تا پس از استراحت، دوباره راهی جاده ابریشم شوند.
فاکتور مهمی که این کاروانسرا را به یک اصل گردشگری تبدیل کرده، وجود قنات آب شیرین است که در این بنای 29 اتاقه وجود دارد. در بخش جنوبی این کاروانسرا حوضچه آب بزرگی ساخته شده که گاهی حیوانات کویری به آنجا سر زده و در حالی که خود را سیراب میکنند؛ سوژه عکاسی خوبی برای شما خواهند شد.
همچنین اگر طالب چادر زدن در دل کویر هستید، میخواهید آتشی بیفروزید و از شب کویر لذت ببرید؛ خبر خوب این است که دور تا دور این کاروانسرا سنگ فرش شده و جالب است بدانید در این صورت حتماً همسایگان چادرنشینتان بیش از مسافرانِ اقامت کرده در اتاقهای کاروانسرا خواهند بود.
اگر دل عاشقی داشته باشید؛ قطعاً قدم زدن روی شنهای داغ در سکوتِ مرنجاب، زیر تیغ آفتاب، کمی قلبتان را آرام میکند. شاید نیم ساعت پیادهروی در کویر، زمان خیلی زیادی باشد اما وقتی به رملهای شنی رسیده و از آن بالا میروید، چشمانداز زیبا و عمیق کویر با منظره چشمنواز و سفید رنگِ دریاچه نمک را تلفیق شده در مقابل دیدگانتان میبینید، خستگی از جانتان میرهد.
ماشینهای شاسیبلند برای ماسههای روان کویر در مرنجاب بهترین گزینه است. اما چون ممکن است شما با تور و با اتوبوس به این مکان رسیده باشید، یکی از امکانات موجود در این ناحیه وجود سواریهای آفوردیاست که با راننده و بیراننده، در برابر 40 هزارتومان اجاره داده میشوند، تا شما خودتان سواری را از تپههای کوتاه کویر بالا رانده و ماسهها را به اطراف بپاشید.
اگر تنها به مرنجاب سفر کرده باشید و طرفدار تفریحات تکنفره باشید، موتور چهارچرخه هم برایتان جذاب خواهد بود که با توجه به مسافت و دقایق استفاده از آن میتوانید از 15 هزار تومان به بالا بپردازید و روی تپههای شنی ویراژ بدهید.
در هر کویر چه مرنجاب باشد، چه دشت لوت، شتر سواری جزء لاینفک سفر شما به این مناطق خواهد بود که با پرداخت هزینهای نزدیک به 10 هزار تومان به بومیان منطقه میتوانید آن را تجربه کنید.
جالب است بدانید شبنشینی در کویر، اصلیترین هدف سفرِ برخی از گردشگران به مرنجاب است. کمپینگن حرفهای با تجهیزات کامل خود، درصد کثیری از گردشگران مرنجاب را تشکیل میدهند که به راحتی میتوانید آنها را با سهپایهها و دوربینهای پیشرفتهشان، خارج از چادر شناسایی کنید.
با اینکه کویر زیباییهای بی نظیر و بیپایانی دارد، توصیه میکنیم حتماً با دوستانی حرفهای به این منطقه رفته و یا همان ابتدای جاده مرنجاب از راهنماها بخواهید تا شما را در این سفر همراهی کنند.
کارآگاه جمله خودش رو به یاد آورد:
«این ماییم که باید سزای عملش رو کف دستش بگذاریم.»
این جملهای بود که وقتی همسر فرد مالباخته داشت گریه میکرد، بهش گفتم. یادم نمیآد تا اون لحظه به کسی قولی داده باشم. اما مظلومیت بیش از حد اون خانم وادارم کرد قول بدم که حتماً این پرونده رو هم مثل بقیه کارهام به انجام برسونم. با اینکه امکان نداشت هیچ کاری رو نیمه تموم گذاشته یا رها کرده باشم.
همین هم باعث شده بود که همکارام همیشه بگن تو با بقیه فرق داری. اون سرگرد «حکمت» که وقتی حتی پیچیده ترین پروندهها زیر دستم اومده بود، به بهترین نحو از طریق کشف علمی جرایم به نتیجه رسونده بودم. با یه سر نخ، یه تار مو، یا یک رایحه حتی ملایمِ به جا مونده از ادکلن مصرفی یک قاتل که در صحنه جرم استشمام کرده بودم، به اصل ماجرا میرسیدم.
تمام راهی رو که میرفتیم تا محل آژانس قلابی رو ببینیم، مرد مالباخته سکوت کرده بود؛ انگار اونه که دنیای خودش و خونوادهش رو خراب کرده. همسرش سرش رو به پشتی صندلی ماشین تکیه داده و به بیرون خیره شده بود. بعد از گرفتنِ ده میلیون وام وَ اضافه کردن اون به بیست و پنج میلیونِ خودشون، تونسته بودند جایی رو اجاره کنند که نزدیکِ محل کارشون باشه، وَ حالا هم اینجوری شده بود.
محل کارشون پونک بود. وَ خونهای که در اون ساکن بودند تهرانپارس. یعنی محل کار، غربترین نقطه غرب و محل زندگی، شرقترین نقطه شرق. هر روز ساعت شش و نیم صبح از خونه بیرون میاومدن که هشت سر کار باشن، و پنج از شرکت بیرون میزدند وَ ساعت هشت شب تو اوج ترافیک میرسیدند خونه. مجبور بودند جایی نزدیکتر به محل کار پیدا کنند اما با پول کمی که داشتند؛ امکان جابهجایی وجود نداشت. از سویی خانوادههاشون هم امکان کمک مالی به اونها رو نداشتند.
تا اینکه کسی، آشنای یکی از دوستان گفته بود اونها میتونن روی سپرده بلند مدتِ اون، یک وام ده میلیونی بگیرن و قسطش رو هم خودشون بدن. زن و شوهر اقدام کرده و وام رو گرفته بودند و با شوق و ذوق دنبال جایی برای ست در غرب تهران میگشتند. غافل از اینکه روزگار براشون چه خوابی دیده.
شوهر، آگهیِ اجاره یک واحد آپارتمان 70 متری دو خوابه، تخلیه، با شرایطی عالی در منطقه جنت آباد، که در رومه درج شده بود رو میبینه. بلافاصله با گرفتن مرخصیِ ساعتی، خودش رو به آژانس معاملات ملکی میرسونه؛ به راحتی هم اونجا رو پیدا میکنه، چون نه مغازهای اون دوروبَر بوده و نه آژانس املاک دیگهای.
مشاورِ جوانِ آژانس اعلام میکنه اشتباه چاپی بوده که منطقه، جنت آباد درج شده، ملک داخل خیابان شاهین جنوبی قرار داره. یعنی مسافتی دورتر از منطقهای که آژانس واقع شده، و اضافه کرده بود که صاحب ملک سکته کرده و فلج شده، برای همین خانواده مجبور شدند به منزل مادرزنِ صاحب آپارتمان نقل مکان کنند. بنابراین اینجا رو فقط برای اینکه خالی نباشه اجاره میدهند.
روز تنظیم قرارداد همسرِ آقای صاحبِ ملک به آژانس مراجعه و ادعا میکنه همسرش بر اثر سکته بستری شده، تمام مدارک لازم رو همراهش میآره وَ میگه همه کارهای آپارتمان رو خودش انجام ، و در برابرِ 35 میلیون پول، کلید آپارتمان رو تحویل میده.
چند روز میگذره و مردِ مستاجر وقتی برای گرفتن قرارداد به آژانس مراجعه میکنه، با در بستهی مغازهای بدونِ تابلوی آژانس املاک مواجه میشه.
یادمه وقتی بهشون گفتم که آژانس هیچ مجوزی نداشته و به صورت غیرقانونی فعالیت میکرده؛ آپارتمانی که به اون ها اجاره داده شده چند ماه پیش توسط همان پسرک مشاور، اجاره شده، وَ او آپارتمانِ اجارهای خودش رو بدونِ آگاهی صاحبخانه به اونها برای سومین بار اجاره داده وَ متواری است؛ همسرِ مرد شروع به گریه کرده، به پشت در تکیه داده بود و روی زانوهاش فرو افتاده و هقهق میکرد. با اینکه تاکید کرده بودم هفته قبل هم یک همچین موردی رو داشتم و پرونده رو حلش کردم، باز هم نتونسته بود اون رو آروم کنه. زن نفرین میکرد؛ حق داشت. همه پولی رو که با کارمندی جمع کرده بودن، دادن و حالا.
خم شدم و کنار اونها نشستم.
گفتم: «خواهرم آروم باش، به ما اطمینان کن، برای اینکه خیالت راحت بشه میگم، قول میدم پیداش کنم و پولتون رو برگردونم. اون به سزای عملش میرسه.»
حرفی رو که به مرد زدم، خوب یادم میآد: «فقط باید کمی دقت میکردین. همین.»
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه از صفحات نکات حقوقی ملکی و همچنین یهای ملکی و گوناگون در مجله دلتا دیدن کنید.
از دیرباز وقتی مسافری به مشهد میرسید پس از زیارت، از اهالی محل سراغ مکانی برای تفریح میگرفت. و قطعاً اولین پیشنهاد "ییلاق طرقبه" بود.منطقهای خوش آبوهوا با خوردنیهایی لذتبخش. امروزه هم همینطور است؛ یکی از پرطرفدارترین مقاصد گردشگری. هرچند بیشتر شما نام طرقبه و شاندیز را با هم شنیدهاید، اما برای رفتن به این دو منطقه از از طریق بلوار وکیل آباد مشهد؛ خروجی شاندیز و یا طرقبه را برای ادامه مسیر انتخاب کنید.
ییلاق طرقبه از سمت غرب و شمال توسط کوه بینالود و تخت رستم احاطه شده، در درهای سرسبز قرار گرفته که در تابستانها هوایی بس دلانگیز دارد و در زمستانها پر برف و زیبااست، مناسب برای تفریحات زمستانی. پاییز این منطقه دقیقاً خودِ پاییز را به یاد شما میآورد. هوای مرطوب و نم باران و شرشر آبی روان و صدای برگها که زیر پاهای شما شنیده میشوند.
طرقبهی امروزی شهریاست که به بخشهای مختلفی تقسیم شده است. و هر بخش زیباییهای مخصوص به خود را دارد. پر از چشمهسارها، کوهها و رودخانهها. میتوانید وقت خود را کاملاً به گردش در این مناطق بگذرانید.
مهمترین منطقه گردشگری در طرقبه حصار گلستان، طرقدر، عنبران، کنگ، نغندر و جاغرق، طرق، زشک، ابرده و دریاچه زیبای چالیدره هستند. ویلاشهر هم در فاصله ده دقیقهایِ این منطقه قرار گرفته، با رستورانهایی سنتی و آلاچیقهایی در فضای باز.
دیدن دریاچه سد چالیدره با تفریحات آبی خالی از لطف نیست. لنج تفریحی، قایق موتوری و پدالی، بانجی جامپینگ و. از جمله امکانات این منطقه است. همچنین اگر ماهیگیری حرفهای باشید، خبر خوب اینکه ماهیگیری در این دریاچه آزاد است.
این پارک طبیعی با سنگهای عظیم و شکلهای مبهم، باقیماندهی گدازههای آتشفشانیاست. البته سنگنگارههایی با قدمت بیش از هزار سال در این مکان پیدا شده که ممکن است باعث ثبت جهانی این پارک در یونسکو شود. جالب است بدانید بهترین عکسهای سفرتان را در این مکان خواهید گرفت.
غذاهای سنتی خوشمزه
همانطور که قبلاً ذکر شد ییلاق طرقبه به غذاهای سنتیِ رستورانهایش هم معروف است و همینطور بستنی. یکی از اتفاقهای نادر که در این مکان رایج است، پختن آش رشته روی آتشهای هیزمی است. اگر هنگام عبور از جاده، بوی هیزم به مشامتان رسید، حتماً خود را به یک کاسه آش رشته با طعم لذیذ دعوت کنید.
برای خوردن غذاهای اصیل هم میتوانید به بهترین و معروفترین رستورانها سر بزنید و طعم غذاهای لذیذ ایرانی را در محیطهای خانوادگی بچشید.
برای خواندن مطالب بیشتر راجعبه گردشگری به بخش گردشگریِ مجله دلتا مراجعه کنید.
درباره این سایت